Style Switcher

Color
Select layout Style

اگر دین نداری… آزاده باش

responsive

اگر دین نداری… آزاده باش

پدر در آخرین نامه اش نوشته بود:” شبهای عملیات، رزمندگان، همچون یاران آقا ابا عبدالله شمشیرهای خود را تیز میکنند. میدانید شمشیرهای ما چیست؟ ایمان ما…”

سلام؛
خواستم بنویسم چه تقارن زیبایی! ندانستم زیبایی را باید در صورت جستجو کنم و یا در سیرت…
و آنچه در صورت میبینیم آیا زیباست؟ و آیا به حقیقت زیباییش در سیرت پی برده ایم!؟؟
بی شک زیبایی در سیرت مصداق عینیه “ما رأیت الا جمیلا” ست…
و ما از آن غافلیم…
شب عجبیست امشب، لااقل به همان اندازه که خواب را از چشمانم ربوده است و ذهنم را سخت درگیر…
نمیدانم ذهن آشفته ام، ما حصل دل بیقرار و شوریده [ شما بخوانید خسته و رنجیده] ام است و یا نتیجه کنکاش در این تقارن!؟؟
اما کدام تقارن!؟؟

امشب ، دو آغاز را به هم گره زده است:
آغاز ماه محرم الحرام و شروع مصیبت آل و لله
و آغاز هفته “دفاع” که تداوم راه سیدالشهدا(ع) “مقدس” ش کرد…

“دفاع مقدس” ما در حقیقت همان تداوم راه کربلاست و در واقع با همان خط مشی، طریق سعادت را در “شهادت” یافتند و رمز بقا و ماندگاری خود را در “ایثار”…

اما…
اما…
و صد اما که چرا به جای درک، فهم و عمل به آن “سیرت” زیبا، خود را در “صورت” به ظاهر زیبایش مشغول ساخته و از درک واقعیت باطنی و درونی آن محروم شده ایم.

در ایام محرم ، اقامه عزا میکنیم و آنقدر درگیر و مشغول ظاهر حسینی هستیم که از باطن آن دور میشویم؛ غافل از اینکه درس حسین “آزادگی” بود.

در ایام هفته دفاع مقدس حرف از جنگ و شهید و شهادت میزنیم غافل از اینکه پیام شهید، معرفت و مردانگی و شرافت است.

خلاصه کلام:
آنقدر غرق در صورت و ظاهر شده ایم که مدتهاست از سیرت و باطن این دو رویداد مهم جا مانده ایم ، غافل از اینکه :”زنگ بعد حساب داریم”
حرفم تمام:
معنای واقعی “حماسه حسینی” را درک کنیم و در عمل ، پاسدار خون شهادیمان باشیم…

حرف بسیار است …
با عنوان “حسین” و “شهدا ” بازی نکنیم…

و در نهایت: ” اگر دین نداری آزاده باش”

محمد بهرامی – نیمه های شبِ ٣١/ شهریور/١٣٩۶

بدون دیدگاه



ارسال دیدگاه